پدرش باستانیکار است و او جا پای پدرش گذاشته است، آن هم در نوجوانی. پدر و پسر درکنار هم داخل گود زورخانه ورزش میکنند. مهدییار شاهینفر که کشتی را هم دنبال میکند، در سال۱۴۰۱ توانسته است مقام سوم کشتی باشگاههای مشهد را به دست بیاورد.
مهدییار از سهسالگی همراه پدرش به گود زورخانه رفته و درکنار بزرگترها تمرین کرده است. از زمانیکه دست چپ و راستش را شناخته، پدرش را مشغول ورزش دیده است.
این نوجوان محله قائم (عج) میگوید: هر زمان که پدرم در خانه حرکات ورزشی را انجام میداد، مقابلش میایستادم و حرکتهایش را تکرار میکردم. پدر که علاقه پسرش را میبیند، آموزش را شروع میکند. مهدییار میگوید: مربی نداشتهام و ندارم. پدرم و بزرگترهایی که به گود میآیند، مربیام هستند. آنها کوهی از تجربه هستند و کنار آنها بودن، بزرگترین آموزش است.
یک روز رسول خادم برای بازدید از گود زورخانهشان آمد. مهدییار که ازطریق پدرش با این ورزشکار آشنا شده بود، به کشتی علاقه پیدا کرد. ازآنجاکه پدرش در جوانی به همین ورزش میپرداخته است، تمریندادن مهدییار را به عهده میگیرد. او میگوید: یک سال تمرین کردم. توانستم در رده سنی پهلوانکها، وزن ۳۵ کیلوگرم، مقام سوم باشگاههای مشهد را در سال۱۴۰۱ به دست بیاورم.
او دوست دارد در آینده با تمرین بیشتر درزمینه کشتی، مقامهای بیشتری به دست بیاورد. مهدییار میگوید: پدرم شرط کرده است که اول درسم را بخوانم و درکنارش ورزش کنم. خودم دوست دارم در آینده خلبان بشوم، اما ورزش کشتی و زورخانهای را هم ادامه میدهم.
او به مرشدی هم علاقه دارد. با دیدن حرکت دستان مرشد و گوشکردن به اشعاری که میخوانند، توانسته گاهی در مدرسه و زورخانه نقش مرشد را برعهده بگیرد. خودش دراینباره اشاره میکند: ضرب به ورزش باستانی شور و حال خوبی میدهد. هنگامیکه در گود هستم یا به خانه میروم، اشعار مرشد را با خودم زمزمه میکنم. با اجازه از مرشدها و بزرگترهای گود، گاهی کنار دست مرشد مینشینم و ضرب میگیرم.
این نوجوان ورزشکار توضیح میدهد: یکی از تأثیرهای این ورزش ازطریق اشعاری که با ضرب خوانده میشود، منتقل میشود. بیشتر مرشدها اشعاری را انتخاب میکنند که پندآمیز، اخلاقی و حماسی باشد.
مضامین اشعاری که این ورزشکار نوجوان میخواند، کمککردن، احترام به بزرگتر، تواضع و فروتنی، اقتدا به حضرتعلی (ع) است.
مهدییار در مراسم گوناگون مدرسه هم برای بچهها مرشد میشود و میلبازی اجرا میکند. رفتار او و پرداختنش به ورزش سبب شده است دوستانش هم به این ورزش علاقهمند شوند. حالا سهنفر از دوستانش نیز بههمراه او به گود زورخانه میآیند.
مهدییار میگوید: ما درکنار بزرگترها ورزش میکنیم، اماای کاش مسئولان برای نوجوانان علاقهمند، مربی و گود درنظر بگیرند. درست است که حضور درکنار بزرگترها تجربه برایمان به همراه دارد، اما تمرین درکنار همسنوسالهایمان صفای دیگری دارد.